رسالت زنان در عصر غیبت
دوشنبه 94/04/01
رسالت زنان در عصر غیبت
خانواده در دهههای اخیر شاهد بحرانهایی جدی بوده است؛ به گونهای که جنگ علیه خانواده در غرب به مرحلهای رسیده است که تمام شئون خانواده دچار آسیب جدی گردیده است و میتوان علائم زوال حیات خانواده در غرب را به صورت جدی مشاهده نمود. شرایط به جایی رسیده است که حتی به خانوادههای تکوالدی نیز به صورت رسمی و قانونی عنوان «خانواده» اطلاق میشود. تمایل به ازدواج به شدت کاهش یافته است و بیشتر جوانان به صورت مجرد زندگی میکنند. [1]
آرمانهای فمینیستی همچون اصرار بر برابری میان زن و مرد در همهی زمینهها، حضور گستردهی زنان در مشاغل تماموقت، تعارض تعهدات بیرون از خانواده با تعهدات درون خانواده و… همگی در تهیهی هیزم آتش برای سوزاندن بنیان خانواده تأثیرگذار بودهاند. معاهدات و قوانین بینالمللی نیز تحت تأثیر مبانی فکری فمینیستی در نبرد با خانواده نقش ایفا نمودهاند. به طور مثال، ویلیام گاردنر که از نویسندگان و متفکرین کانادایی است، در تشریح ابعاد بحران خانواده، به ویژه در آمریکا و کانادا، در کتاب خود تحت عنوان «جنگ علیه خانواده» مینویسد: معاهدات بینالمللی تصویبشده در مورد زنان اصرار بر این مسئله دارد که زنان جهان باید خانوادههای خود را ترک کنند و به طور تماموقت وارد نبرد کار شوند. این گونه معاهدات، مروج مهدکودکهای همگانی دولتی است و سقطجنین رایگان را حق افراد قلمداد میکند و نهایتاً نتیجهای جز تضعیف خانواده در پی ندارد. اینها از خانواده تنفر دارند. [2]
در ایران نیز خانواده از این آسیبها در امان نبوده است. تحولاتی همچون افزایش سن ازدواج، افزایش تمایل به زندگی به صورت مجرد، افزایش نزاعهای خانوادگی و طلاق، کم شدن روحیهی تفاهم و سازش میان زوجین و کاهش نقش و تأثیرگذاری خانواده بر فرزندان و… معضلاتی جدی برای خانواده به وجود آورده است. در صورت ادامهی چنین روندی، خانوادهی ایرانی در سالیان آتی کارآمدی خود را از دست میدهد و جامعه با مشکلاتی بسیار جدی مواجه خواهد شد.
با توجه به اهمیت و نقش خانواده و ضرورت حفظ و استحکام آن، این ادعایی گزاف نیست که مسیر جلوگیری از ادامهی آسیبهایی که خانواده را به صورت جدی تهدید میکند، از شناخت جایگاه و منزلت زن در خانواده و اهمیتبخشی به این جایگاه میگذرد.
بدین منظور، ابتدا به بررسی جایگاه و نقش زن در خانواده پرداخته و در پایان بر مهم انگاشتن نهاد خانواده و ضرورت اصالت دادن به آن تأکید میشود:
اقدام اول؛ نقش و جایگاه زن در خانواده و تربیت نسل ولایی
اگر ولایتمداری و محبت به ولی خدا را یکی از مهمترین ارزشهای یک فرد شیعه بدانیم که خانواده متولی انتقال آن است، در راستای همان رسالتی که در جهانی هستی، خالق انسانها برای آنان قرار داده است و معمار انقلاب، حضرت امام خمینی نیز به خوبی آن را چنین تبیین نمودند که همان طور که قرآن انسانساز است، زن نیز انسانساز است؛ زنان عهدهدار مسئولیتی خطیر هستند. اگر پایهی اصلی تربیت و رشد صحیح فرد برای اجتماع را در خانواده جستوجو کنیم، زن به عنوان مربی خانواده و عامل اصلی انتقال ارزشها، اصیلترین نقشها را بر عهده دارد و در اهمیت آن همین بس که بزرگ بانوی اسلام، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) میفرمایند: «آن گاه که زن در منزل به امور خانه و تربیت فرزند میپردازد به خدا نزدیکتر است.»
رسالتهای اصلی زن منتظر
در طول تاریخ تشیع، یکی از نقشهای بیبدیل زنان، دفاع از ولایت و تلاش برای حفظ این ارزش الهی بوده است. بالاخص در عصر غیبت که نقش مردان برای دفاع از ولایت به جهت اختناق شدید، کمرنگ بوده است؛ زنان فعالانه برای حفظ فرهنگ مهدویت در جامعه نقشآفرینی نمودهاند و در بین تمامی نقشهای خود، در حفظ فرهنگ مهدویت و تربیت نسل ولایی و انتقال این ارزش به نسل آینده و حفظ اندیشهی مهدوی از طریق پویاسازی خانواده، نقشی بسیار مؤثر و انکارناپذیر داشتهاند.
زنان شیعه با بهرهگیری از آموزههای دینی در طول تاریخ تشیع با پرداختن به اساسیترین نقش و کارکرد زنان، که همان مادری است، بلندترین گامها را برای حفظ ولایت برداشتهاند. آنان با نقشآفرینی خود ارزش ولایت و حب به ولی خدا را به فرزندان خود منتقل کردند و بالاخص در عصر غیبت، این مادران بودند که با فضاسازی مناسب در خانه و با پایبندی به امام زمان خود و با علاقهای که به ایشان نشان میدادند و رابطه قلبی و معرفتی که با حضرت داشتند، این علاقه و عاطفه را به فرزندان نیز منتقل کردند و از این طریق، در حفظ و احیای این مهم میکوشیدند.
و اما در عصر حاضر، تربیت انسان دیندار پویا، کارآمد و عاشق ولایت از اهمیت و جایگاه بالایی برخوردار است؛ چرا که شاهد هجوم جریان شوم ناتوی فرهنگی هستیم که بنا دارد از نسل جوان ما یک نسل بیهویت و بیریشه بسازد. همان طور که مقام معظم رهبری مطرح فرمودند: باندهای بینالمللی زر و زور، که برای تسلط بر منافع ملتها، سازمانهای نظامی ناتو را تشکیل داده بودند، اکنون در پی تشکیل ناتوی فرهنگی هستند و با استفاده از امکانات زنجیرهای متنوع و بسیار گستردهی رسانهای، در پی تخریب هویت ملی جوامع بشری هستند و بنا دارند که با استحالهی فرهنگی و انقطاع تاریخی بین گذشته و آینده، از جامعهی ما ملتی بیهویت بسازند. [3] اینجاست که نقش مادران در دفاع از هویت ملی و دینی و انتقال ارزشها بسیار پررنگ میشود؛ چرا که تمامی ارزشهای دینی، اخلاقی، ملی و… در درون خانواده است که شکل میگیرد، نهادینه میگردد و به جامعه منتقل میشود. بالاخص ارزشهای ولایتمداری که از جمله ارزشهایی است که دشمن نوک تیز پیکان حملهی خود را متوجه آن نموده است، از طریق خانواده، از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.
مادران منتظر باید بدانند یکی از مسئولیتهایی که از طرف شارع مقدس بر عهدهی آنان گذاشته شده، تلاش برای تربیت یک نسل ولایی است؛ چرا که در روایات متعدد آمده است که ولایت و مودت اهل بیت از فرایض الهی است و ملاک قبول اعمال و عبادات به حساب میآید. در زیارت جامعهی کبیره میخوانیم: بموالاتکم تقبل الطاعه المفترضه و لکم الموده الواجبه: به سبب ولایت شما طاعت واجب پذیرفته میشود و «موده واجبه» برای شماست. همچنین پیامبر به سلمان فرمودند: انالموده اهل بیتی مفروضه واجبه علی کل مؤمن و مؤمنه: مودت اهل بیت من بر هر مرد و زن باایمان فرض و واجب است. [4]
از این رو، عمدهترین نقشآفرینیهای زن منتظر، منتظرپروری است. امید است همان طور که زنان در طول تاریخ تشیع افتخارآفرینیهای زیادی در حفظ مکتب تشیع داشتهاند، در این عصر هم بتوانند با تربیت نسل مهدیباور، دین خود را به جامعهی دینی ادا نمایند.
اگر پایهی اصلی تربیت و رشد صحیح فرد برای اجتماع را در خانواده جستوجو کنیم، زن به عنوان مربی خانواده و عامل اصلی انتقال ارزشها، اصیلترین نقشها را بر عهده دارد و در اهمیت آن همین بس که بزرگ بانوی اسلام، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) میفرمایند: «آن گاه که زن در منزل به امور خانه و تربیت فرزند میپردازد به خدا نزدیکتر است.»
اقدام دوم: ضرورت مهم انگاشتن نهاد خانواده و اصالت آن
با توجه به نقش زن در خانواده، یکی از رسالتهای مهم «زن منتظر» اهمیت به کانون خانواده و سعی در حفظ این نهاد است. بالاخص در عصر حاضر که مهاجمان فرهنگی جنگ علیه این نهاد تأثیرگذار را آغاز نمودهاند و بنا دارند که با تخریب کانون خانواده، به عنوان اصلیترین مرکز انتقال ارزشها، مانع انتقال ارزشهای دینی و ملی به نسل آینده گردند.
زن منتظر بر این نکته تأکید میورزد که فعالیتهای اجتماعی زنان در صورتی ارزشمند است که آسیبی به رسالتهای اساسی و مهم آنان در قبال مسئلهی خانواده و تربیت نرساند.
بر اساس روایت پیامبر اکرم که میفرمایند: «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیه والمراه راعیه علی بیت بعلها و ولده مسئوله عنهم» [5] زن در خانهی همسرش دارای مسئولیت بوده و در قبال اعضای منزل مسئول است. زن مسلمان خود را مسئول میداند، چرا که پیامبر، زن را به طور خاص در مقابل حفظ نهاد خانواده مسئول نموده است. پس او سعی مینماید که منافع شخصی، رفاهطلبی، لذتخواهی و تنوعطلبی خود را تعدیل و کنترل نماید و آنها را در خدمت خانواده قرار دهد.
در منظر زن مسلمان خردمند، آگاه و مدبر، پرداختن به امور خانواده و تربیت فرزندان کلیدیترین و مؤثرترین نقش اجتماعی است. او گرچه در خانه است، اما خود را به عنوان یک عضو فعال و تأثیرگذار جامعه میپندارد و البته در مواقع ضروری و اقتضائات خاص، به شرط آسیب ندیدن خانواده، به برنامههای اجتماعی بیرون از خانواده نیز میپردازد. زن منتظر، زمانی خود را در صراط مستقیم و در مسیر عبودیت، احساس میکند که اصالت را به مادری و همسری دهد و در صورت تعارض و عدم امکان جمع بین آنها و مسائل دیگر، در انتخاب خود، گزینهی خانواده را برگزیند و از این انتخاب خود بسیار مسرور و خوشحال باشد. زمانی که رسول خدا در تقسیم کار میان اعضای خانوادهی حضرت علی، کار منزل را به زهرا و کار بیرون را به علی سپردند، حضرت زهرا با خوشحالی تمام فرمودند: «والله اعلم ما ادخلنی السرور» فقط خدا میداند که من از اینکه رسول خدا کار مردانه را از دوش من برداشتند چقدر خوشحالم. [6]
فاطمه (سلام الله علیه)، ضمن اصالتبخشی به نقش همسری و مادری و انجام کامل رسالت خود و فراهم نمودن زمینه و بستر مناسب برای رشد و تعالی همسر و فرزندان و اقناع میل عاطفی آنان و تبدیل خانه به کانونی مملو از عشق و محبت و عطوفت، در مواقع مقتضی نیز در فعالیتهای اجتماعی، حضور فعال و مؤثری داشته که تاریخ حکایتگر آن است. ولی او اصل را خانه و خانواده میدانست و همین اهتمام بود که موجب شد وقتی پیامبر از امیرالمؤمنین سؤال کردند که علی جان، همسر خود فاطمه را چگونه یافتی؟ فرمودند: «نعم العون علی طاعه الله» فاطمه بهترین یاور من در اطاعت الهی است. یعنی فاطمه به عنوان یک همسر به گونهای ایفای نقش میکند که یاریکنندهی همسر خود، امیرالمؤمنین در اطاعت الهی میشود و این گونه مسیر اطاعت را برای شوهر هموار میسازد و خود نیز به واسطهی عمل به این رسالت، رستگار میگردد. آن حضرت توانست در خانهی محقر و کوچک خود، فرزندانی چون حسن، حسین، زینب و امکلثوم را تربیت نماید که هر کدام در عرصهی حیات، تاریخساز و تحولآفرین بودند. این بانوی نمونهی اسلام توانست فضایی شاد و باصفا را برای همسر خود فراهم نماید که حضرت علی در خصوص تأثیر این فضا میفرمودند: هر وقت به منزل میآمدم و چشمم به فاطمه میافتاد، غم عالم را فراموش میکردم. [7]
اقدام سوم: مهارتشناسی (سازوکارهای تربیت نسل منتظر)
تربیت نسل مهدوی از جمله دغدغههای والدین ولایتمدار، از جمله زن منتظر، به عنوان متولی اصلی تربیت است. در سدهی اخیر، کاهش کارآمدی خانواده و هجوم فرهنگ غربی، والدین را برای تربیت مهدوی با چالشهایی جدی مواجه نموده است. از سوی دیگر، پیچیدگی امر تربیت دینی در عصر حاضر، به جهت اقتضائات خاص زمانی، امر تربیت را به صعوبت خاصی دچار کرده است. همهی این عوامل ضرورت اجتنابناپذیر اهتمام همراه با بینش و بصیرت برای تقویت بنیانهای اعتقادی مهدیباوری و مهدییاوری را میطلبد.
ناگفته نماند که به رغم همهی این چالشها، پایگاه فطری تربیت ولایی و همچنین برخورداری از نظام تربیتی که از آبشخور مبانی غنی و نابی سرچشمه میگیرد، میتواند بهترین سرمایه برای متولیان امر تربیت دینی، بالاخص مادران باشد. مادران میبایست با بهکارگیری اصول و شیوههای صحیح تربیت ولایی و شکوفایی فطرت، درصدد تقویت عواطف و احساسات فرزندان خود نسبت به امام زمانشان باشند؛ چرا که آنها در درون خود از گرایش به سوی انسان کامل برخوردار هستند.
در این نوشتار سعی بر این است که به پارهای از سازوکارهای تربیت مهدوی در عصر حاضر اشاره گردد:
گام اول: انتخاب شایسته
قدم اول در ایجاد مجموعهای کارآمد و سالم، انتخاب افراد توانمند و شایسته است. در خانواده نیز که از لحاظ مدت دوام مجموعه و اهمیت آن، مجموعهای حساس محسوب میشود، انتخاب همسر شایسته اهمیت ویژهای دارد. به خاطر همین مسئله است که پیامبر اکرم میفرمایند: بهترین متاع دنیا همسر پارساست و در جای دیگر چنین میفرمایند: برای نطفههای خویش فردی مناسب اختیار کنید، به همشأن خود دختر دهید و از آنان دختر بگیرید. [8]
با توجه به نقش پدر در تربیت فرزند، مادرانی که طالب تربیت یک نسل مهدوی هستند میبایست در هنگام انتخاب همسر، دقیقاً به این مسئولیت تربیتی توجه داشته باشند و هنگام همسرگزینی، فردی را برگزینند که ولایتمدار و از خانوادهای اصیل باشد و عشق و محبت به امام زمان در او نهادینه شده باشد، زیرا پدری که خود برخوردار از عشق و محبت نسبت به امام زمانش نباشد، نمیتواند در ایفای رسالت تربیت نسل مهدوی توفیقی داشته باشد و از سوی دیگر، تقید پدر در عمل به واجبات و به حلال و حرام الهی، بالاخص تقید او به آوردن لقمهی حلال بر سر سفرهی خانواده، در دیندار کردن فرزندان و تربیت نسل ولایی فوقالعاده مؤثر است.
بدین جهت، اولین گام برای تربیت نسل ولایی، انتخاب همسری ولایتمدار است که در آینده بتواند پدری موفق در تربیت نسل دوستدار ولایت باشد. حال آنکه متأسفانه غالباً در زمان انتخاب همسر، از آن غفلت میورزیم و بر اساس معیارهای خود عمل میکنیم و بعد هم انگشت حسرت به دهان میگیریم که چرا اینچنین شد.
گام دوم: توجه به آموزههای دینی هنگام انعقاد نطفه
بر اساس آموزههای دینی، یکی از مراحلی که در تکوین شخصیت دینی و ولایی فرزندان ما میتواند مؤثر باشد، مرحلهی انعقاد نطفه است. از این رو، دستورات زیادی از سوی شارع مقدس برای این مرحله صادر گردیده است که بیتردید توجه به این دستورات میتواند گامی مؤثر برای تربیت نسل ولایی باشد.
گام سوم: رعایت الزامات دوران بارداری
یکی دیگر از مقاطع و مراحل تأثیرگذار در تربیت نسل مهدوی، دوران بارداری مادر است که در شکلگیری شاکلهی دینی فرزندان فوقالعاده مؤثر است. کلیهی حالات، سکنات، رفتارها و حتی خطورات فکری و ذهنی مادر در فرزند تأثیرگذار است. صرفاً مادری که خود علقهی عاطفی و فکری با مولای خود امام زمان داشته و این علقه نمود عملی در زندگی او دارد میتواند منتقلکنندهی آن به فرزند خود باشد.
تجربه نشان میدهد خواندن دعاهایی که تقویتکنندهی ارتباط با ائمهی اطهار است میتواند در تربیت نسل مهدوی مؤثر باشد. اگر در آموزههای دینی در دوران بارداری، سفارش به خواندن دعاهایی چون زیارت جامعهی کبیره، زیارت عاشورا، دعای عهد و دعای فرج گردیده است، بدین جهت است که ارتباط مستدام مادر با این مضامین دعایی، مستقیماً در جنین تأثیرگذار است و نسلی عاشق ولایت را میپروراند.
روانشناسان بر این باورند که حالات روانی و هیجانی یا حتی فعالیتهای جسمانی مادر در شخصیت کودک مؤثر است. تراوش هورمونهایی که در شرایط فشارهای هیجانی یا روانی صورت میگیرد تأثیر بر جنین میگذارد. ذکر و یاد حضرت مهدی و انجام وظایف مهدوی از سوی مادر میتواند در تربیت نسل منتظر مؤثر باشد. علاوه بر آنچه ذکر شد، ارتزاق مادر از لقمهی حلال در طول بارداری، از جمله مسائلی است که در تربیت نسل دیندار و ولایی نقش دارد.
پینوشتها:
[1] میشل، آندره و دیگران، پیام یونسکو، ص 85.
[2] گاردنر، ویلیام، جنگ علیه خانواده، ص 356
[3]. سخنرانی مقام معظم رهبری در جمع اساتید و دانشجویان استان سمنان، 12 اردیبهشت 84.
[4]. هادی نجفی، موسوعه احادث اهل بیت، ج 1، ص 234.
[5]. جلالالدین سیوطی، جامعالصغیر، ص 95
[6]. بحارالانوار، ج 43، ص 81.
[7]. علیبن عیسی اربلی، کشفالغمه فی معرفهالائمه، ج 1، ص 363.
[8] بحارالانوار، ج 100، ص 222، ح 37.
روزه داري و چشم چراني؟!
یکشنبه 94/03/31
روزه داري و چشم چراني؟!
نگاه
قرار است يک ماه مهمان باشيم مهمان ميزباني کريم، اين مهماني تشريفات خاصي نمي خواهد لازم نيست به دنبال لباس آنچناني يا تجملات باشيم پوشيدن لباس ورع و تقوا کافي است. ماه رمضان خصوصيات بسياري دارد ماه عبادت و صيانت و روزه است بدين جهت بهترين زمان براي خودسازي و تکامل نفس مي باشد، چون بسياري از بزرگان روزه را راهي در جهت کنترل تمايلات نفساني دانسته اند. چنانچه در برخي روايات نيز روزه تنها خودداري از خوردن و آشاميدن نيست بلکه در ماه رمضان تمام اعضا و جوارح بايد روزه باشند خاصه چشم انسان چون چشم آنچه را که مي بيند ساليان سال در ذهن و دل نگه مي دارد؛ چنانچه اميرمومنان علي(عليه السلام) مي فرمايند: «القلب مصحف البصر»؛ (1) قلب بايگاني چشم است؛ يعني هر چيزي را که چشم انسان نظاره کند، در قلب و روان او جاي گرفته، فکر و ذهن را مشغول مي سازد.
و سرانجام نگاه و قلب آلوده تباهي و گناه شهوت و خود ارضايي است. پس اين مهماني و اين ماه بهترين فرصت براي تمرين و کنترل چشم است.
روايات روزه چشم!
امام صادق(عليه السلام) فرمود: آنگاه که روزه مي گيري بايد چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه دار باشند. (2)
چندشرط مهم در اينجا نقل شده است. وقتي روزه مي گيريد، گوش شما هم بايد روزه بگيرد. اگر کسي روزه گرفت و حرام گوش کرد، فايده هم ندارد. چشم شما هم بايد روزه بگيرد و نگاه آلوده به ناموس ديگري نداشته باشي. موي تو هم بايد روزه بگيرد. يعني مو را بايد از نامحرم پوشاند. حجاب بايد رعايت بشود و فرمود: پوست شما هم بايد روزه باشد. روزهايي که روزه هستي، نبايد مثل ساير ايام باشد و بايد روي شما تاثير بگذارد.
حضرت زهرا(عليها السلام) فرمود: روزه داري که زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نکرده، روزه اش به چه کارش خواهد آمد.(3)
ابو بصير از امام صادق(عليه السّلام) روايت كرده است كه فرمود: روزه دار كسى نيست كه تنها از خوردنى و نوشيدنى امساک كند، زيرا حضرت مريم سلام الله عليها گفت:«من براى خداى رحمان روزه اى نذر كرده ام» يعنى سكوتى را، پس زبان هاتان را نگاه داريد، و چشم هاتان را فرو پوشيد، و حسد به يک ديگر مبريد، و با هم نزاع مكنيد، زيرا حسد چنان ايمان را مي خورد كه آتش هيزم را.(4)
رسول خدا(صلي الله عليه و آله) فرمود: روزه آرزوهاي نامشروع نفس را که منشاء تمام مفاسد است را مي ميراند، و نيروي شهوت را فرو مي نشاند،و آن را کنترل مي کند
امام ابوجعفر(عليه السلام) به جابر فرمود: اي جابر، کسي که ماه رمضان بر او وارد شود، پس روزش را روزه بدارد، و بخشي از شبش را با تلاوت قرآن و دعاء بپا دارد، و عضو تناسل و زبان خود را از (حرام) حفظ کند، و چشمش را از نامحرم و مناظر زشت، فرو پوشد، و آزارش را از مردم باز دارد، به مانند روزي که از مادر متولد شده است از گناهان بيرون مي آيد. جابر گفت: گفتم :فدايت شوم، اين چه حديث خوب و دلپذيري است! امام فرمود: اين چه شرط دشواري است.(5)
عاقبت شوم چشم چراني در دنيا
چشم چراني علاوه بر عواقب اخروي موجب مي شود نگاه آدم هاي هرزه به دنبال ناموس انسان باشد. چنانچه امام صادق(عليه السلام) فرمودند: «عفُّوا عَن نساء الناس تَعِفَّ نُساءَکم؛(6) در مورد زنان مردم عفت بورزيد تا ديگران نيز در مورد زنان شما عفت بورزند و زنان شما از تعرض نامحرمان در امان بمانند».
رابطه روزه و کنترل چشم و گناه نکردن
امام على(عليه السلام):وَ عَنْ ذلِکَ ما حَرَسَ اللّه عِبادَهُ الْمُومِنينَ بِالصَّلَوات وَ الزَّکَواتِ وَ مُجاهَدَةِ الصِّيامِ فِى الاَيّامِ الْمَفْروضاتِ تَسْکينا لاَطْرافِهِمْ وَ تَخْشيعا لاَبْصارِهِمْ وَتَذْليلاً لِنُفُوسِهِمْ وَ تَخْفيضا (تَخْضيعا) لِقُلُوبِهِمْ(7)؛خداوند، بندگان مومن خود را به وسيله نمازها و زکاتها و جدّيت در روزهدارى روزهاى واجب حفظ مىکند، تا اعضا و جوارحشان آرام، ديدگانشان خاشع، جانهايشان فروتن و دلهايشان خاشع گردد.
اگر کسي روزه گرفت و حرام گوش کرد، فايده هم ندارد. چشم شما هم بايد روزه بگيرد و نگاه آلوده به ناموس ديگري نداشته باشي. موي تو هم بايد روزه بگيرد. يعني مو را بايد از نامحرم پوشاند. حجاب بايد رعايت بشود و فرمود: پوست شما هم بايد روزه باشد. روزهايي که روزه هستي، نبايد مثل ساير ايام باشد و بايد روي شما تاثير بگذارد
پس يکي از آثار روزه خاشع شدن ديدگان است. همانطور که در برخي از آيات قرآن نيز روزه را راهي در جهت افزايش تقوا خوانده است: “يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ"(8) ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! روزه بر شما مقرر شد، همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما بودند مقرر شده بود؛ تا شايد شما خود نگهدار باشيد.
در اين آيه به طور خاص «روزه» را معرفي ميکند با اينکه روزه يکي از عبادات است معلوم ميشود که نقش روزه در افزايش تقوا بسيار مهم است.
رسول خدا(صلي الله عليه و آله) فرمود: روزه آرزوهاي نامشروع نفس را که منشاء تمام مفاسد است را مي ميراند، و نيروي شهوت را فرو مي نشاند،و آن را کنترل مي کند. (9)
روزه باعث کنترل قوه شهوت و اجتناب از گناهان است(10)
بنابراين بهتر است در ماه رمضان که توجهات حضرت حق بيشتر معطوف ما انسان هاست، و يکي از بهترين راهکارهاي کنترل نگاه (روزه) را در اختيار داريم در کنترل قواي نفساني خود بکوشيم.
پي نوشت ها:
1ـ نهج البلاغه، کلمات قصار شماره ي 417.
2ـ الکافي، ج 4 ،ص87 ،ح 1.
3ـ بحارالانوار، ج 93 ،ص295.
4ـ من لايحضرالفقيه، ج 2 ،ص437.
5ـ همان، ج2،ص421.
6ـ کافي،ج5 ، ص554 ؛من لايحضرالفقيه ج4 ، ص21.
7ـ نهج البلاغه، خطبه 192.
8ـ سوره بقره، آيه183.
9ـ بحارالانوار، ج 93 ،ص254.
10ـ وسائل الشيعه، ج 7 ،ص 300.
زنان عصر ظهور، یاوران حق
یکشنبه 94/03/31
زنان عصر ظهور، یاوران حق
اولین گروه از زنانی که به محضر امام زمان (عج) می شتابند آنهایند که در آن ایام زندگی می کنند . آنان همانند دیگر یاران امام، به هنگام ظهور در حرم امن الهی به خدمت حضرت می رسند و آمادگی خویش را برای یاری امامشان اعلام می دارند .
ام سلمه، همسر گرامی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله)، از رسول مکرم روایت کرده است که فرمود:
«پناه برنده (مهدی (عج)) به حرم پناهنده می شود، پس مردم به سوی او جمع می گردند مانند پرندگانی که دور آب گردآیند در حالی که قبلا متفرق بوده اند آنان 314 نفر هستند که در بین آنان زنانی وجود دارند، پس ایشان بر هر ظلم و ظالم زاده ای پیروز خواهند شد» . (5)
در روایت دیگری از امام محمد باقر است که فرمودند: «به خدا سوگند سیصد و اندی نفر می آیند که پنجاه تن ایشان زنانند که بدون هیچ قرار قبلی در مکه گرد آیند و این است معنای آیه شریفه «اینما تکونوا یات بکم الله جمیعا …» . (6)
آری، آن گاه که منادی، مژده ظهور مولا را به گوش جهانیان برساند، یاران حقیقی امام عصر (عج) از گوشه و کنار جهان، به خواست پروردگار، در کنار کعبه گرد هم آیند و به هر فرمان رهبر قیام، شکوه دوباره اسلام را رقم زنند . ایشان نخبگانی هستند که در امتحانات الهی سربلند بوده و لیاقت خویش را برای یاری امام زمان (عج) به اثبات رسانیده اند . در این میان، زنان با ایمان و اخلاص نیز همدوش سایر یاران امام با تاسی از مقتدای خویش، در تحول عظیم مهدوی شرکت خواهند جست و این را ابت خواهند نمود که در رسیدن به قرب الهی، زن و مرد هر دو یکسانند .
نکته مهم و قابل توجه این که علاوه بر زنانی که یاریگر امام عصر (عج) هستند زنان مومنه ای نیز در آن زمان یافت می شوند که هر چند خود توانایی حضور در قیام امام زمان را ندارند اما مشوق پدران، برادران، همسران، و فرزندان خویش برای شرکت در قیام خواهند بود . و این خود نقشی است بس بزرگ در یاری رساندن به امام عصر (عج) و جهادی دیگر برای غلبه حق بر باطل .
امام باقر ( علیه السلام) در این زمینه می فرمایند: «هنگامی که جبرئیل به اسم قائم و نام پدرش ندا می دهد، زنان محجبه این ندا را در می یابند و پدران و برادران خود را برای حضور در قیام تشویق می نمایند» . (7)
حل یک شبهه
در اینجا شبهه ای که ممکن است ایجاد شود این می باشد که در بین روایاتی که درباره یاران حضرت ولی عصر، وارد شده و آنان را با نام معرفی کرده اند، از زنان، اسمی برده نشده است و تنها حدیثی که درباره آن ها آمده روایت امام محمد باقر است که فرمودند: «سیصد و اندی مردمی می آیند که پنجاه تن از ایشان زنانند» . (8)
بنابراین این روایات با حدیث بالا منافات دارند . مگر این که، این را نیز قبول نماییم که زنانی که جزو یاران حضرت هستند به غیر از اصحاب خاص ایشانند که در بیعت اول با آن حضرت همراهند .
نویسنده شهیر، کامل سلیمان، نیز همین نظر را قبول می کند و می فرماید: «در احادیث مربوط به یاران حضرت ولی عصر، صحبت از زن، به جز حدیث امام محمد باقر، نشده است، چون در جنگ های اسلامی از طبقه بانوان جز برای خدماتی در سطح پانسمان استفاده نمی شود، چنانکه در مورد جنگ های حضرت ولی عصر نیز روایتی از امام صادق آمده است: «سیزده زن همراه قائم خواهند بود که مجروحین را مداوا کنند و از بیماران پرستاری نمایند» ، (9) این حدیث خیلی نزدیک به ذهن است که در غالب اوقات برای معالجه مجروحین از زن ها استفاده می شود . ولی آنچه مسلم است در بیعت اولی هیچ زنی شرکت نمی کند و از ظهور آن حضرت آگاه نمی شوند، مگر بعد از آن که یاران حضرت بقیة الله در مکه گرد آمده و با او بیعت کنند و ظهور آن حضرت را اعلام نمایند» . (10)
جواب: در ابتدا باید خاطرنشان ساخت که، روایتی که از امام محمد باقر ( علیه السلام) نقل گردیده، روایت معتبری است و هیچ عالم و دانشمند و محدثی آن را رد ننموده و در سند آن اشکال نکرده است بلکه در اکثر کتب حدیثی وقتی درباره امام زمان ( علیه السلام) و یارانش بحث گردیده، این روایت نیز آمده است . دوم این که این روایت، تنها روایتی نیست که در این مورد وجود دارد بلکه احادیث دیگری که مفضل بن عمر از امام صادق ( علیه السلام) نقل کرده و یا حدیثی که ام سلمه از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روایت نموده و سایر احادیث که در ابتدای بحث بیان گردیده; همه نشان دهنده این مطلب است که مساله وجود زنانی پاک و کمال یافته در صف یاران ولی عصر (عج) از امور مسلم و قطعی است . مطلب دیگر آن که اگر در روایاتی، اسامی مردان یاور امام ( علیه السلام) ذکر گردیده در یک روایت از امام صادق ( علیه السلام) نیز نام تعدادی زن برده شده است که جزء یاران امام مهدی ( علیه السلام) می باشند .
از مفضل بن عمر نقل گردیده که امام صادق ( علیه السلام) فرمودند: «همراه حضرت قائم سیزده زن هستند . گفتم آن ها را برای چه کاری می خواهد؟ فرمود: به مداوای مجروحان پرداخته و از بیماران پرستاری می نمایند . گفتم: آنان کیانند؟ فرمود: قنوا دختر رشید، ام ایمن، حبابه والبیه، سمیه مادر عمار یاسر، زبیده، ام خالداحمسیه، ام سعیدحنفیه، صیانه ماشطه، ام خالدجهنیه » . (11)
نکته دیگر این که، با وجود تمام احترامی که به دانشمند توانا جناب آقای کامل سلیمان داریم، در جواب نظر ایشان باید گفت: اولا طبق مدارکی که در دست هست، در جنگ های اسلامی، بانوان، علاوه بر پانسمان مجروحین، کارهای مهم دیگری نیز انجام می داده اند که از آن جمله، شرکت در جنگ های دفاعی، تشویق رزمندگان اسلام برای نبرد، تهیه دارو، تعمیر تجهیزات و … بوده است . (12)
به علاوه، این امور در جای خود از اهمیت بسیار فراوانی برخوردار بوده است و اگر نبودند زنانی با شهامت و با اخلاص، قطعا اسلام به رشد و شکوفایی نمی رسد .
درست است که زن بنابر خلقت لطیف و روحیه حساسی که دارد نمی تواند و معاف است که در جنگ شرکت نماید، اما اولا در شرایط استثنایی زنان زیادی در عرصه نبرد حق علیه باطل جنگیده اند . ثانیا قیام حضرت صاحب الامر ( علیه السلام) تنها به جنگ و نبرد با اسلحه علیه دشمن نخواهد بود بلکه قیام حضرت با توجه به جهانی بودن، عرصه های مختلفی را شامل می شود که زنان می توانند در هر کدام از این عرصه ها حضور فعال داشته باشند .
مطلب دیگر این که به طور قطعی نمی توان گفت که زنان در بیعت اولی شرکت ندارند زیرا طبق روایات، یاران امام 313 نفرند که در مکه کنار خانه خدا گرد هم آیند و در بعضی روایات مانند روایت امام محمد باقر ( علیه السلام) و … از حضور زنان در ردیف اولین یاران امام زمان و کادر اولیه قیام یاد گردیده است . (13) لذا حضور زنان در کادر اول انقلاب مهدی امر بعید و یا غیر ممکن نیست، بلکه باتوجه به روایات ممکن و حتی مسلم است .
رجعت زنان
دیگر گروه از یاوران حضرت حجت ( علیه السلام) از زنانی هستند که خداوند به برکت ظهور امام زمان ( علیه السلام) آن ها را زنده خواهد کرد و بار دیگر به دنیا رجعت خواهند نمود .
رجعت در لغت به معنای باز گشت (14) و در اصطلاح عبارت است از بازگشت عده ای از مؤمنان خالص و حقیقی و بعضی از منافقان و کافران حقیقی به این دنیا بعد از مرگشان و قبل از قیام قیامت .
رجعت جزو اعتقادات و ضروریات مذهب شیعه می باشد و آیات قرآنی و روایات معصومین ( علیه السلام) این حقیقت را به صورت روشن و شفاف بیان کرده اند .
دانشمند عالیقدر، سید مرتضی علم الهدی در مورد رجعت می فرماید: «عقیده شیعه امامیه آنست که خداوند، هنگام ظهور امام زمان (عج) قومی از شیعیان را که پیش از قیام آن حضرت از دنیا رفته اند باز می گرداند تا او را کمک و یاری رسانند و دولت کریمه او را مشاهده نمایند . همچنین گروهی از دشمنان حضرتش را زنده می کند تا از ایشان انتقام بگیرد و آنان ظهور حق را بنگرند و ذلیل و خوار گردند» . (15)
آری، روزی فرا خواهد رسید که جمعی از مؤمنان به اذن الهی سر از خاک بر خواهند تافت تا در رکاب مولایشان قرار گرفته در راه استقرار حکومت مهدوی با مشرکان و منافقان به ستیز بپردازند .
در این میان، افتخار رجعت به هنگام ظهور امام زمان ( علیه السلام) نصیب عده ای از زنان مؤمنه و فداکار نیز خواهد شد . این زنان دو دسته اند: برخی با نام و نشان، از زنده شدنشان در روایات خبر داده شد و برخی دیگر فقط از آمدنشان سخن به میان آمده است .
الف: در منابع معتبر اسلامی، نام تعدادی زن وجود دارد که به هنگام ظهور قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله) زنده خواهند شد و یاریگر حضرت خواهند بود . در روایتی که مفضل بن عمر از امام صادق نقل کرده نام تعدادی زن آورده شده که جزو همان 313 نفرند و آنان عبارتند از: «قنواء دختر رشید، ام ایمن، حبابه والبیه، سمیه مادر عمار یاسر، زبیده، ام خالد احمسیه، ام سعید حنفیه، صیانه ماشطه، ام خالد جهنیه » . (16)
در کتاب «منتخب البصائر» از دو زن به نام های «وتیره » و «احبشیه » نام برده شده است . (17) و در کتاب خصایص فاطمیه از زنی به نام «نسیبه » (18) دختر کعب مازینه یاد شده است که به هنگام ظهور امام مهدی (عج) به دنیا رجعت خواهند نمود تا به مولای خود یاری برسانند .
در این قسمت به معرفی اجمالی برخی از این بانوان می پردازیم: «صیانه ماشطه » در زمان حضرت موسی ( علیه السلام) می زیسته است . او همسر حزقیل پسر عموی فرعون و آرایشگر دختر فرعون بوده است که ایمان خود به حضرت موسی ( علیه السلام) را پنهان می کردند . وقتی فرعون از ایمان او آگاه شد او و فرزندانش را در تنور سوزاند . خداوند در اثر صبر و فداکاری آن زن، او را در دولت مهدی زنده می گرداند تا هم به آن حضرت خدمت نماید و هم انتقام خویش را بازستاند . (19)
«زبیده » ، همسر هارون الرشید و از شیعیان بود . هنگامی که هارون از عقیده او آگاه گشت سوگند یاد کرد او را طلاق دهد، و او صد کنیز داشت که همگی حافظ قرآن بودند . او خدمات بسیار زیادی برای شیعه انجام داد . (20)
«سمیه مادر عمار یاسر» ، هفتمین نفری بود که به اسلام گروید، و شکنجه های فراوانی را تحمل کرد . (21) پیامبر (صلی الله علیه و آله) درباره خاندان یاسر فرمود: ای خاندان یاسر صبر کنید که وعدگاه شما بهشت است . او اولین زن شهید در اسلام است . (22)
«ام ایمن » ، از زنان پرهیزگار و خدمتگزار پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود . او در کنار زنان مجاهد در جبهه جنگ به مداوای مجروحان می پرداخت (23) و در ماجرای فدک، حضرت زهرا ( علیه السلام) او را به عنوان شاهد معرفی کرد . (24)
«حبابه والبیه » ، از زنان والامقامی است که دوره زندگی هشت امام معصوم را درک نموده است . در دو نوبت به وسیله امام زین العابدین و امام رضا ( علیه السلام) جوانی به او بازگشت، و اوست که هشت امام معصوم ( علیه السلام) بر سنگی که به همراه داشت، با خاتم خود، نقش بستند . (25)
بانوان دیگر نیز همه جزو مجاهدان راه خدا بودند . ایشان دل سوختگانی بودند که با رشادت های فراوان، ثابت کردند که می توانند گوشه ای از بار سنگین حکومت جهانی مهدی (عج) را بر دوش گیرند . آنان، به آن درجه از اخلاص و ایمان رسیده اند که افتخار رجعت و یاریگری امام عصر (عج) را پیدا کرده اند و این افتخاری است بس بزرگ .
ب: دسته دوم از زنان رجعت کننده، بانوانی هستند که فقط از زنده شدنشان سخن به میان آمده است و آنان زنان منتظری می باشند که آرزوی درک دولت حقه امام مهدی (عج) را در دل داشته اند و با این آرزو از دنیا رحلت نموده اند . (26)
به هنگام ظهور بقیة الله (عج) فرشتگان به ایشان ندا می دهند که امام تو ظهور کرده است اگر مایلی می توانی رجعت کرده به دنیا باز گردی، سپس به اراده پروردگار زنده خواهند شد .
بدین ترتیب، بانوان منتظر و با ایمان که با اعتقاد کامل، آرزوی فرج امام زمان را داشته اند، به دنیا باز می گردند تا شاهد تحقق وعده های الهی باشند، حکومت عدل الهی را درک کنند و به یاری امامشان برخیزند .
«بار خدایا! ما را در زمره ایشان قرار ده »
پی نوشت ها:
1) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 52، ص 223 .
2) همان، ج 89، ص 225 .
3) کنز العمال، علاء الدین هندی، ج 14، ص 338 .
4) چشم اندازی از حکومت مهدی، نجم الدین طبسی، ص 74 .
5) معجم احادیث الامام المهدی، موسسه معارف اسلامیه، ج 1، ص 500 .
6) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 52، ص 223 .
7) همان، ج 52، ص 231 .
8) همان، ج 52، ص 223 .
9) همان، ج 89، ص 225 .
10) روزگار رهایی کامل سلیمان، ج 1، ص 423 .
11) اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، ج 3، ص 575 .
12) چشم اندازی از حکومت مهدی، نجم الدین طبسی، ص 81 .
13) معجم احادیث الامام المهدی، مؤسسه معارف اسلامیه، ج 1، ص 500 .
14) لغتنامه دهخدا، علی اکبر دهخدا، حرف ر، ص 294 .
15) بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 53، ص 138 .
16) اثبات الهداة، شیخ حر عاملی، ج 3، ص 575 .
17) بیان الائمه، محمد مهدی نجفی، ج 3، ص 338 .
18) ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، ج 5، ص 41 .
19) ریاحین الشریعه، ذبیح الله محلاتی، ج 5، 153 .
20) تنقیح المقال، مامقانی، ج 3، ص 78 .
21) اسدالغابة، ابن اثیر جزر، ج 5، ص 433 .
22) ریاحین الشریعة، ذبیح الله محلاتی، ج 4، ص 353 .
23) زنان در حکومت امام زمان، محمد جواد طبسی، ص 29 .
24) چشم اندازی از حکومت امام مهدی، نجم الدین طبسی، ص 77 .
25) تنقیح المقال، مامقانی، ج 3، ص 75 .
26) زنان در حکومت امام زمان، محمد جواد طبسی، ص 30 .
خبری عجیب از امام صادق (ع) در مورد آخرالزمان
شنبه 94/03/30
خبری عجیب از امام صادق (ع) در مورد آخرالزمان
…و دیدى که لهو و لعب و رقص و آوازهخوانى علنى شده، مسلمانان از آن عبور مى کنند و احدى، احدى را منع نمى کند و احدى جرأت بر منع آن ندارد…
…و دیدى که شنیدن صوت قرآن بر مردم سنگینى مى کند و در مقابل شنیدن آوازهاى باطل برایشان آسان و خفیف است….
امام صادق (علیه السلام) (در مجلسى که صحبت از قدرت و شوکت بنی عباس و فقر و بد حالى شیعه مى شد) فرمود:
من در روزى که ابو جعفر منصور دوانیقى با موکب سلطنتى خود حرکت مى کرد با او بودم او بر اسبى سوار بود که جمعى از خدم و سوارگانش همراهش بودند و جمعى دیگر از پشت سر مى آمدند و من بر الاغى سوار بودم و دوش به دوش او مى رفتم. به من گفت: یا ابا عبد اللَّه (کنیه امام صادق(علیه السلام)) به راستى جا دارد که به خاطر سلطنت و نیرویى که خدا به ما داده و عزتى که ارزانى داشته خوشحالى کنى و به مردم نگویى که شما و اهل بیت شما سزاوارتر از ما به این سلطنت بودید، زیرا اگر چنین حرفى را بزنى ما را هم علیه خودت و هم علیه مردم تحریک کردهاى.
فرمود: من گفتم: چه کسى از من چنین گزارشى به تو داده؟ هر کس که بوده دروغ گفته، منصور گفت: آیا سوگند مى خورى که چنین حرفى را نزده اى؟
مى فرماید: به او گفتم:مردم ساحرند، یعنى دوست مى دارند قلب تو را علیه من برنجانند، این تو هستى که باید اختیار گوش خودت را داشته باشى، هر چه آنها گفتند نپذیرى، براى اینکه احتیاج ما به تو بیشتر است از احتیاج تو به ما، آن گاه به من گفت: هیچ یادت مى آید آن روزى را که من از تو پرسیدم: آیا ما به سلطنت مى رسیم؟ تو گفتى: بله سلطنتى طولانى و گسترده و نیرومند و لا یزال در سلطنت خود در مهلت و آسایشید و در دنیایتان در وسعت و فراخى تا آنکه در ماه حرام و در بلد حرام دست خود به خون ما بیالائید!
امام مى فرماید: فهمیدم که او جریان را به یاد دارد گفتم: بله ولى امید است خداى عزوجل تو را حفظ کند و من هم آن روز در آن سخن شخص تو منظورم نبود بلکه حدیثى بود که برایت نقل کردم البته ممکن است آن کسى که دست خود به خون ما بیالاید شخصى از اهل بیت تو باشد چون سخن من بدینجا رسید ساکت شد و چیزى به من نگفت!
بعدا که به منزل آمدم یکى از دوستان با جمعیتى نزد من آمدند، آن دوست به من گفت: فدایت شوم تو را در مرکب منصور دوانیقى دیدم در حالى که بر الاغى سوار بودى و او بر اسب سوار بود، سرش را به سوى تو خم مى کرد و با تو سخن مىگفت کانه مى خواست زیر دست شدن تو را مجسم کند، در دلم گفتم: یا للعجب این حجت خدا بر خلق است که صاحب واقعى این سلطنت و شوکت است و کسى است که همه سلاطین عالم باید به او اقتدا کنند و این دیگرى مردى ستمگر و قاتل اولاد انبیا و مردى خونریز است، خون بى گناهانى را به زمین مىریزد که خدا دوست ندارد، آن وقت او در موکب سلطنتى قرار گرفته و تو بر الاغى سوارى، این فکر مرا گرفتار شبهه کرد به حدى که بر دین و جانم ترسیدم.
امام (علیه السلام) فرمود: بدو گفتم اگر حشمت و خدمى را که من داشتم و آن فرشتگانى را که از پیش رو و پشت سر من در حرکت بودند مى دیدى سلطنت منصور از نظرت مى افتاد و آن را حقیر و پشیز مى شمردى، دوستم چون این بشنید گفت: الان دلم آسوده شده
و سپس پرسید: اینها تا کى سلطنت خواهند کرد؟ و چه زمانى امت اسلام از شر اینها راحت مى شود؟ در پاسخش گفتم: مگر تو نمى دانى که براى هر چیزى مدتى است، گفت:چرا (مى دانم) گفتم: اگر بدانى که وقتى این امر تحقق یابد از چشم بر هم زدن هم سریعتر خواهد بود آن وقت علمت تو را نفع مى دهد؟ آرى اگر حال این قوم که نزد خدا دارند را بدانى و بدانى که چه حالى دارند آن وقت بغض و دشمنیت نسبت به آنان به نهایت درجه مى رسد، اگر تو و تمامى اهل زمین سعى کنید که حال آنان را شدیدتر از آنچه دارند بکنید هرگز نخواهید توانست پس شیطان تو را دست نیندازد که عزت از آن خدا و رسول و مؤمنین است ولى منافقین نمى دانند.
… آیا نمى دانى که هر کس منتظر امر ما باشد و بر اذیتها و ترسها که امروز مى بیند صبر کند، فردا در زمره ما خواهد بود.